«لوط به قوم خود گفت آيا كاري را ميكنيد كه در نهايت زشتي است، پيش از شما كسي از افراد بشر گرد چنين كار زشتي نگشته، آيا شما با مردان جمع ميشويد در هنگام شهوت و زنان را رها ميكنيد بلكه شما اسراف كنندگانيد».
چه اسرافي بدتر از اينكه نطفهاي كه به منزلهي بذر است براي بقاء نوع و نسل انسان و بايد در رحم زن قرار گيرد در غير محلي كه خدا قرار داده بريزد.
براي تهديد ديگران از نزديك شدن به اين عمل خلاف انساني در سورههاي اعراف و هود و نمل و عنكبوت و قمر[10] و نجم، قوم لوط را يادآوري و كيفيت عذاب ايشان را متذكر ميشود. باشد كه ديگران اندرزي بگيرند.
براي جلوگيري از پيش آمدن چنين عمل شنيعي چند چيز را كه مقدمات قريبه و بعيدهي آن است تحريم فرموده:
نگاه شهوت آلود به پسر، حرام است: 1ـ نگاه كردن از روي شهوت به جوان امرد (پسري كه هنوز مو به صورتش در نيامده) حرام است و سوء اثر و شدت عقوبت نظر حرام در روايات، به تفصيل بيان شده است. از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ مروي است كه: فتنه جوان زيباي امرد از فتنه دختر باكره بيشتر است.[11] پس بر هر مسلماني واجب است از چشمان خود نهايت مواظبت را بكند كه به چنين گناه بزرگي مبتلا نشود.
لجام آتشين براي بوسه شهوت: 2ـ بوسيدن جواني از روي شهوت حرام است چنانچه از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ كه پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: كسي كه جواني را از روي شهوت ببوسد خداوند او را در قيامت به لجامي از آتش لجام ميفرمايد.[12]
و از حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ مروي است كه: هرگاه مردي جواني را از روي شهوت ببوسد ملائكههاي آسمان و ملائكههاي زمين و ملائكه رحمت و ملائكه غضب او را لعنت كنند و جهنم برايش آماده شود و مكان بدي جايگاهش ميباشد.[13]
و نيز از پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ مروي است كه: كسي كه جواني را از روي شهوت ببوسد خداوند او را در آتش جهنم، هزار سال معذب ميفرمايد.[14]
و اگر مسلم شد كه كسي جواني را از روي شهوت بوسيده بايد حد بخورد و حدش از سي تا نود تازيانه است هر قدر كه حاكم شرع صلاح بداند او را ميزند.
خوابيدن دو مرد يا دو زن: 3ـ خوابيدن دو مرد در يك بستر و زير يك لحاف در صورتي كه هر دو عريان باشند، حرام است و همچنين است حكم دو زن، و فرقي بين محرم و بيگانه نيست.
و در چند روايت است كه بايد آنها را حد زد و برايش هم حد زنا معين شده يعني آنها را يكصد تازيانه بزنند.[15]
و بعضي از علماء فرمودهاند كه چون براي خوابيدن دو مرد عريان زير يك لحاف حد معين شده، پس از گناهان كبيره است.
و از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ مروي است كه: بستر فرزندان خود را از سن ده سالگي جدا سازيد، يعني دو برادر يا دو خواهر يا برادر و خواهر زير يك لحاف از همان كوچكي نخوابند.[16]
حد لواط: چون حرمت و فساد لواط بيشتر از زنا است حدش شديدتر است و آن كشتن ميباشد، هرگاه لواط كننده و دهنده هر دو عاقل و بالغ باشند هر دو را بايد كشت و فاعل را به وسيلهي شمشير يا سنگسار كردن يا زنده به آتش سوزانيدن يا از بالاي بلندي مانند كوه پرتاب كردن با دست و پاي بسته شده، بايستي كشت و انتخاب نوع قتل به نظر حاكم جامع الشرايط است.
و از حضرت امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ مروي است كه: پس از كشتن، بدنش را به آتش بسوزانيد و اين گناه بزرگ مانند زنا به يكي از دو چيز ثابت ميشود: يكي اقرار است به اينكه فاعل يا مفعول يا هر دو به اين گناه خود چهار مرتبه اقرار كند و اگر كمتر از چهار مرتبه اقرار كند حد بر او جاري نميشود و تنها تعزير (تأديب) ميشود و بعضي از فقهاء فرمودهاند چهار مرتبه اقرار بايد در چهار مجلس واقع شود و شرط است در اقرار كننده بلوغ (پس اگر نابالغ باشد تأديب بايد شود) و كمال عقل و حريت و اختيار (پس اگر به اجبار و اكراه بوده حد ندارد).
دوم شهادت چهار مرد عادل بالمعاينه است يعني بگويند به چشم خود ديديم كه فلان با فلان لواط نموده و اگر گواهي دهندهگان كمتر از چهار نفر باشند گواهي آنها رد ميشود و حد جاري نميگردد بلكه حد قذف كه بعداً ذكر ميشود بر آنها بايد جاري شود و اگر شخص لاطي پيش از گواهي شهود توبه كند حد بر او جاري نميشود و هر يك از اقرار و گواهي اگر بر دخول در دبر باشد حد آن كشتن است و اگر بر تفخيذ يعني دخول در اليه و رانها باشد حد آن يكصد تازيانه است.
در خاتمه اين بحث چند روايت ذكر ميشود:
1ـ امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرمود: اگر سزاوار بود كه كسي دو بار سنگسار شود هر آينه لواط كننده اين چنين سنگسار ميشد.[17]
شريعتهاي آسماني متفقاً با اين خوي نكوهيده به مبارزه پرداختهاند زيرا اساس بقاي اجتماع تناسل است و لواط مانع از آن است و در نتيجه اين عمل منكر اجتماع را در معرض فساد و زوال قرار ميدهد به علاوه ارتكاب اين عمل موجب آن ميشود كه روح مردانگي كودك از ميان برود و سرانجام از قيام به وظايف حياتي و اجتماع كه مستلزم داشتن روح رجوليت حقيقي است عاجز ماند و صدمهاي عظيم از اين راه متوجه اجتماع شود زيرا براي آن كه تناسل بر اساس صحيح انجام شود لازم است كه مرد و زن در جهت رجوليت و انوثيت كامل و صحيح باشد و لواط يا نسل را از ميان ميبرد و يا آن را ضعيف ميسازد.
[1] . عن ابي عبدالله ـ عليه السّلام ـ قال: سمعته يقول حرمة الدبر اعظم من حرمة الفرج و ان الله اهلك امة لحرمة الدبر و لم يهلك احداً لحرمة الفرج (وسائل الشيعه، كتاب نكاح، باب 17، ص249)
[2] . قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ من جامع غلاماً جاء يوم القيمة جنباً لا ينقيه ماء الدنيا و غضب الله عليه و لعنه و اعدله جهنم و سائت مصيراً ثم قال أن الذكر يركب الذكر فيهتز العرش لذلك و ان الرجل ليؤتي في حقبة فيحبسه الله علي جسر جهنم حتي يفرغ الله من حساب الخلائق. ثم يؤمر به الي جهنم فيعذب بطبقاتها طبقة طبقة حتي يرد اسفلها ولا يخرج منها (فروع كافي ـ وسائل الشيعه، كتاب نكاح، باب 17 و 18، ص249ـ253).
[3] . اللواط مادون الدبر و الدبر هو الكفر (فروع كافي، كتاب النكاح).
[4] . عن حذيفة بن منصور قال: سئلت ابا عبدالله ـ عليه السّلام ـ عن اللواط فقال: ما بين الفخذين، و سئلته عن الذي يوقب فقال ـ عليه السّلام ـ ذاك الكفر بما «لما» انزل الله علي نبيه ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ (وسائل الشيعه، كتاب نكاح، باب 20، ص257).
[5] . عن ابي بصير عن ابي عبدالله ـ عليه السّلام ـ في قوله تعالي و امطرنا عليها حجارة من سجيل قال ما من عبد يخرج من الدنيا يستحل عمل قوم لوط ـ و في رواية الوسائل من مات مصراً علي اللواط لم يمت الارماه الله تعالي بحجر من ذلك الحجارة تكون فيه منيته و لكن الخلق لايرونه (تفسير قمي).
[6] . و ما هي من الظالمين ببعيد (سورهي 11 آيهي 85).
[7] . معالم الزلفي.
[8] . واتق الزنا و اللواط و هو اشد من الزنا و همايورثان صاحبهما اثنين و سبعين داء في الدنيا و الآخرة (فقه الرضا، «ع»).
[9] . و لوطاً اذ قال لقومه اتأتون الفاحشة ما سبقكم بها من احد من العالمين انكم لتأتون الرجال شهوة من دون النساء... (سورهي 7 آيهي 78 تا 79).
[10] . در ضمن تفسير سورهي قمر از بيانات مؤلف تحت عنوان: «حقايقي از قرآن» مفصلاً ذكر شده است.
[11] . اياكم و اولاد الاغنياء و الملوك المرد فان فتنتهم اشد من فتنة العذاري في خدورهن (وسائل الشيعه، كتاب نكاح، باب 21، ص258).
[12] . من قبل غلاماً بشهوة الجمه الله تعالي بلجام من نار (اصول كافي).
[13] . و اذا قبل الرجل غلاماً بشهوة لعنته ملائكة السماء و ملائكة الارض و ملائكة الرحمة و ملائكة الغضب و اعدله جهنم و سائت مصيراً (فقه الرضا «ع»).
[14] . من قبل غلاماً بشهوة عذبه الله تعالي الف عام في النار (مستدرك الوسائل، كتاب نكاح، باب 17، ص57).
[15] . در باب دوم اين رساله ضمن گناه مساحقه ذكر ميشود كه بنابر مشهور پس از اثبات در نزد حاكم شرع بايد تعزير شود به كمتر از حد (صد تازيانه).
[16] . قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ الصبي و الصبي و الصبي و الصبية و الصبية و الصبية يفرق بينهم في المضاجع لعشر سنين (وسائل الشيعه، كتاب نكاح، باب 127، ص30).
[17] . عن ابي عبدالله عن آبائه ـ عليه السّلام ـ قال قال امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ لو كان ينبغي لاحد ان يرجم مرتين لرجم الوطي (فروع كافي، كتاب الحدود، ص119).@#@
توبه ميكند و نميسوزد: در فروع كافي كتاب الحدود از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ روايت ميكند كه: روزي حضرت امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ در ميان جماعت اصحاب بودند مردي آمد و گفت يا امير المؤمنين، با پسري لواط نمودهام پاكم كن، (يعني بر من اجراي حد فرما) حضرت فرمود: برو به خانهات شايد سودائي در طبعت حركت كرده باشد (چون به سبب احتمال شبهه، حد ساقط ميشود لذا فرمود شايد حواست حاضر نيست و اقرارت از روي كمال عقل و شعور نيست) روز ديگر آمد و همان اقرار را كرد و خواهش اجراي حد را تكرار نمود.
حضرت ثانياً فرمود: به منزلت رو، شايد سودائي در طبعت حركت كرده و چنين اقراري ميكني تا آنكه سه مرتبه باز گشته و همان طور اقرار و سپس خواهشش را تكرار كرد.
در مرتبه چهارم حضرت فرمود: پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در اين واقعه سه حكم فرموده هر يك را ميخواهي اختيار كن يكي اين كه دست و پايت را ببندند و از كوه پرتابت كنند يا اين كه با شمشير تو را بكشند يا با آتش تو را بسوزانند؟.
عرض كرد يا علي كدام يك از اينها دشوارتر است، فرمود سوزاندن با آتش، گفت آن را اختيار كردم.
حضرت فرمود: تهيهي كار خودت را بكن، گفت چنين خواهم كرد، پس برخاست و دو ركعت نماز خواند سپس گفت خدايا گناهي از من سر زده كه تو به آن دانايي و من از گناه خود ترسيدم و به نزد وصي رسول تو آمدم و از او خواهش كردم مرا از گناه پاك كند، او مرا بين سه نوع عقوبت مختار فرمود خداوندا من آن را كه سختتر بود انتخاب كردم از تو ميخواهم كه اين عقوبت را كفارهي گناهان من گرداني و مرا در آخرت به آتش خود در جهنم نسوزاني پس گريان برخاست و در گودالي پر از آتش كه برايش آماده شده بود نشست آتش از اطرافش شعله ميكشيد.
حضرت امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ بر حالش رقت فرمود و گريان شد و اصحاب همه به گريه درآمدند، پس از آن، حضرت فرمود: برخيز اي مرد كه ملائكه آسمان و زمين را به گريه درآوردي به درستي كه خداوند توبهات را پذيرفت، برخيز و به آن گناهي كه كردي نبايد برگردي.
نكته: مشهور بين فقهاء آن است كه اگر گنهكار پس از اقرار و حاضر شدن براي اجراي حد، توبه نمايد امام مخير است كه حد را اجرا كند يا نكند. چنانچه در حديث مزبور امام ـ عليه السّلام ـ از اجراي حد صرف نظر فرمود و اين اختيار اجراي حد مخصوص موردي است كه گناه با اقرار گنهكار ثابت شود نه به شهادت شهود كه در اين صورت توبه گنهكار در اجرا نمودن حد تأثيري نداشته و حتماً بايد حد اجرا شود.
آيت الله شهيد دستغيب- تلخيص از کتاب گناهان کبيره ، ج1، ص203
نظرات شما عزیزان: